کتاب گردبادهای مغز من:
فرانکی دختری است که با خواهر دوقلویش متفاوت است. او تقریبا با همهی اطرافیانش متفاوت است. او نمیتواند صدای خیلی بلند را تحمل کند یا تمرکز کردن برایش کمی دشوار است و اصلا از اینکه کسی او را نوازش کند خوشش نمیآید. اما با همهی اینها او طی یک اتفاق عجیب دوستی پیدا کرده است که در واقع تنها دوست اوست. فرانکی و کلت بعد از گردبادی که در مدرسه رخ داد به هم قول دادند اگر زنده ماندند باهم دوست شوند. حالا هفت سال از دوستی آنها میگذرد اما چند وقتی است کلت ناپدید شده است و فرانکی میخواهد تنها دوستش را دوباره پیدا کند.
امتیاز 0.00 از 0 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا ژتون بگیرید!